آرمان بلاگ

هر چی...از هرکجا...

آرمان بلاگ

هر چی...از هرکجا...

با سلام لطفا من را ببخشید که مطالب را دیر به دیر عوض می کنم
شعر که می خوانید نوشته ناصر فیض از کتاب فیض بوک استاین شعر در رابطه با آقای علیرضا قزوه است که در محضر آقا هم قرائت شده است.این شعر مورد توجه شاعران حاضر در جلسه قرار گرفته است:

«با سر آمد علیرضا قزوه  
شد سر آمد علیرضا قزوه  
همه باید به یک طرف بروند  
تا شود رد علیرضا قزوه  
شعرهایش در ابتدا بودند  
یک مجلد علیرضا قزوه  
چاپ آثار او پس از چندی  
شد مجدد علیرضا قزوه  
نیست جایی و نیست ارگانی  
که نباشد علیرضا قزوه  
شک ندارم که بیش‌تر از صد  
شغل دارد علیرضا قزوه  
بیت رهبر علیرضا قزوه  
توی مرقد علیرضا قزوه  
هر کجا می‌روی پی کاری  
می‌رسد عد! علیرضا قزوه  
کنگره نیست کنگره، وقتی  
که ندارد علیرضا قزوه  
هیچ‌کس مصرعی نخواهد خواند  
تا نیاید علیرضا قزوه  
نمره دیگران اگر شد بیست  
شد ولی صد علیرضا قزوه  
به یقین رشد کرده از هر حیث  
خاصه از قد علیرضا قزوه  
شکر ایزد که زن گرفت و نماند  
یک مجرد علیرضا قزوه  
بوق تک‌تک تمام شاعرها  
بوق ممتد علیرضا قزوه  
یک نفر گفت: مخلصیم آقا  
گفت: باشد،علیرضا قزوه  
وای بر حال تو اگر با تو  
بشود بد علیرضا قزوه!  
من که می‌ترسم از عواقب آن  
به محمد، علیرضا قزوه!  
قزوه یک شاعر است اما، کاش...!  
هیس! آمد علیرضا قزوه»